عارفه جونعارفه جون، تا این لحظه: 9 سال و 5 ماه و 15 روز سن داره

خواهرانه

واکسن2ماهگی

 بخاطر واکسن 2ماهگیت که تو خیلی بی تابی کردی و2روز گریه میکردی ونخوابیدی وکلی لاغر شدی وصورتت اب رفت.برعکس نمیدونم چی شده بود که شیرهم میخوردی بالا میاوردی.خیلی اذیت شدی. بریم سراغ عکس ها که کاملا مشخص هست قبل از واکسن خوشحال و بی خبر از اینکه چی میخواد بشه   بفرمایید ادامه مطلب   ظهره پنجشنبه25دی رفتیم مرکزبهداشت و پرونده تشکیل دادیم و وزن وقد رو گرفتن. قطره فلج  رو که بهت دادن.بخاطر تلخیش جیغت رفت بالا . انقدر گریه کردی که من فکر کردم واکسن زدن.خانم پرستار گفت من کاریش نکردم هنوز.بعدش هم سریع اوردی بالا و رفلاکس کردی.ابجی جونی خودمونیما خیلی ناز داری. نی نی های دیگه نگار نه انگار قطره میخوردن....
27 دی 1393

2ماهگیت مبارک🎂

سلام عشق ابجی.سلام عمرم.نفسسسم.الهیئ من فدات بشم که هر روز شیرین تر و خوشمزه تر میشی.2ماهگیت مبارک آبجی جووونم                   - ابجی نازنینم جشن 2ماهگیت باتاخیر برگزار شد.و عکس هم بعدا گرفتیم گذاشتم تو وبلاگت. بخاطر واکسن 2ماهگیت که تو خیلی بی تابی کردی و2روز گریه میکردی ونخوابیدی وکلی لاغر شدی وصورتت اب رفت.تو پست بعد کامل میام توضیح میدم.....   . بعد از واکسن رفلاکست باز رفت بالا تا یه روز که خیلی شدید شده بود ومداوم میاوردی بالا.که دکترتو عوض کردیم و شب بود رفتیم مطب و اقای دکتر شیر خشکت رو عوض کرد و شیر ضد رفلاکس(ببلاک ای آر)داد و قرص نکسیوم. خوردی ا...
25 دی 1393

به دنیا اومدن دختر خاله

1ساعتی هست که نگار خانم به دنیا اومده و ما با شنیدن این خبر اشک شوق چشمامونو گرفت.نمیدونی آبجی جونی چقدر خوشحالم .                   نگارجونم.دخترخاله  عزیزم. زمینی شدنت مبارک           نوشته شده در16 دی :   نگارخانم 12دی به دنیای ما اومد.ما 15دی رفیتم دیدن نگارجون.1روز پیششون بودیم.نگار که همش خواب بود.شما هم کمی گریه میکردی و میخوابیدی.قربون  هر دوتاییتون برم.خیلی خوشحالم و خداروشکر میکنم که خدا این 2تا هدیه رو به  ما داد.همش فکرمیکنم میگم چقدرخوب شد که شما باهم با49روز تفاوت سنی  به دنیا او...
12 دی 1393
1
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به خواهرانه می باشد